مدیریت جهادی؛ از خدمت تا فرصت‌طلبی/چه کسی پاسخگوی تصمیمات بدون پشتوانه است؟

ehsami

واژه «جهاد» در فرهنگ‌های مختلف، به‌ویژه فرهنگ اسلامی، مفهوم گسترده‌ای دارد که با تلاش مستمر، فداکاری، و ایستادگی در برابر سختی‌ها همراه است. در حوزه مدیریت، «مدیریت جهادی» رویکردی است که با روحیه مسئولیت‌پذیری بالا، کار بی‌وقفه، و انعطاف‌پذیری در حل مشکلات شناخته می‌شود. این سبک مدیریتی، به‌ویژه در شرایط بحرانی و دوران گذار، نقش مؤثری در ساختارهای اجرایی و توسعه‌ای ایران بعد از انقلاب اسلامی ایفا کرده است.

مدیریت جهادی می‌تواند در شرایط بحران و نیازهای اضطراری، نقش مؤثری در حل مشکلات و توسعه عدالت اجتماعی داشته باشد. اما برای دستیابی به مدیریت کارآمد و پایدار، باید این مدل مدیریتی با اصول علمی، برنامه‌ریزی بلندمدت، استانداردهای مدیریتی و سیستم‌های نظارتی دقیق ترکیب شود تا موجب پیشرفت پایدار و توسعه واقعی شود.

مدیریت جهادی در ایران پس از انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق، به‌عنوان یک راه‌حل اضطراری برای پر کردن خلأهای مدیریتی مطرح شد. در این دوره، نظام اجرایی و ارتش با تغییرات گسترده و محاکمه‌های سیاسی تضعیف شده بودند، و مدیران جهادی از میان مردم با یک همت ملی و همراهی دولت موقت، مسئولیت‌هایی را بر عهده گرفتند. در ابتدا، این حرکت بر پایه هم‌اندیشی، مدیریت افراد خردمند و تلاش‌های مردمی شکل گرفت، اما به مرور زمان، اختلافات و جنگ قدرت جایگزین همبستگی ملی شد. جاه‌طلبی به‌تدریج جای ساختن وطن را گرفت و مفهوم جهاد از تلاش برای آبادانی به ابزار دستیابی به امتیازات مدیریتی تبدیل شد.

در ظاهر، این حرکت یک همت ملی بود، اما در واقعیت، به جولانگاهی برای برخی افراد تبدیل شد تا امتیازات مدیریتی و سازمانی را به دست آورند. جاه‌طلبی جایگزین تلاش ملی شد و مفهوم «ساختن وطن» به «جهاد کردن» تغییر یافت. در شرایط سخت ناشی از تحریم‌ها و کمبود امکانات، مدیران جهادطلب با بودجه، منابع و مهم‌تر از همه، جان مردم بازی خطرناکی را ادامه دادند. به نام مدیریت جهادی، استانداردها و اصول صنعتی در تمامی سطوح جامعه قربانی جاه‌طلبی و سیاست‌های شخصی و سازمانی شدند. سیاست‌هایی که در آن‌ها نشانی از منافع ملی و میهنی دیده نمی‌شود.

در سال‌هایی که در بخش‌های مختلف فعالیت داشتم، این واژه را در سطوح مختلف جامعه شنیدم و متأسفانه مشاهده کردم که این نوع مدیریت به شرکت‌ها، بازار، آموزش، باشگاه‌های ورزشی و حتی بالاترین سطح صنعتی کشور نفوذ کرده است.

مدیران در جلسات بحران، به جای رعایت استانداردها و صرف زمان و هزینه برای حل مسائل مدیریتی، با وعده‌ها و جابه‌جایی امتیازات میان سازمان‌ها و شرکت‌ها، مسئولیت‌ها را به‌صورت شفاهی می‌پذیرند. گاهی این پذیرش مسئولیت در قالب امضای صورت‌جلسه نیز انجام می‌شود، اما در زمان وقوع بحران، هیچ اثری از پاسخگویی یا استعفای مدیر مسئول دیده نمی‌شود. این رویه به یکی از موانع پیشرفت ایران تبدیل شده است.

یکی از چالش‌های اساسی این نوع مدیریت، عدم شفافیت و پاسخگویی است. در مدیریت حرفه‌ای، مدیران باید مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرند و در برابر عملکردشان پاسخگو باشند. اما در سیستم‌هایی که تصمیمات بیشتر بر پایه توافقات غیررسمی و ارتباطات شخصی شکل می‌گیرد، امکان نظارت، کنترل و اصلاح فرآیندها کاهش می‌یابد. این مسئله مانعی جدی برای پیشرفت اقتصادی و صنعتی ایران گردیده.

فرصت‌ها و مزایای مدیریت جهادی

مدیریت جهادی در شرایط اضطراری و بحرانی، می‌تواند نقشی مثبت ایفا کند. برخی از مهم‌ترین فرصت‌های مدیریت جهادی شامل موارد زیر است:

  • حل بحران‌ها و شرایط اضطراری: این سبک مدیریتی در مواقع بحران و تحریم‌ها، به تصمیم‌گیری سریع و کاهش وابستگی‌ها کمک می‌کند.
  • افزایش بهره‌وری و حذف بروکراسی: مدیران جهادی تلاش می‌کنند با ابتکارات جدید، فرآیندها را ساده‌تر کنند و سرعت اجرای تصمیمات را افزایش دهند.
  • توسعه عدالت اجتماعی و خدمت‌رسانی: تمرکز بر مناطق محروم و ارائه خدمات عمومی یکی از اهداف اصلی این مدیریت است.
  • تقویت روحیه کار گروهی و فداکاری: تأکید بر همکاری تیمی و ایجاد انگیزه در میان نیروهای اجرایی.

چالش‌های مدیریت جهادی

با وجود مزایای ذکرشده، مدیریت جهادی اگر بدون نظارت علمی و اصول مدیریتی دقیق اجرا شود، ممکن است مشکلات و چالش‌هایی را به وجود آورد. برخی از مهم‌ترین چالش‌های مدیریت جهادی عبارتند از:

  • نبود برنامه‌ریزی بلندمدت
    این سبک مدیریتی معمولاً بر سرعت عمل تأکید دارد، اما در صورت فقدان برنامه‌ریزی دقیق، ممکن است پروژه‌ها فاقد آینده‌نگری بوده و منجر به اتلاف منابع شوند.
  • عدم رعایت استانداردهای مدیریتی
    اجرای روش‌های غیراستاندارد و غیرسیستمی در برخی موارد، باعث افت کیفیت در خدمات، تولید و سیاست‌گذاری‌های کلان می‌شود.
  • تصمیم‌گیری‌های احساسی و غیرسیستمی
    بسیاری از مدیران جهادی با انگیزه‌های شخصی یا احساسی تصمیم‌گیری می‌کنند، که در بلندمدت موجب بی‌ثباتی و کاهش پاسخگویی در مدیریت می‌شود.
  • عدم شفافیت و پاسخگویی
    نبود سیستم‌های نظارتی کافی، موجب می‌شود که مدیران بدون مسئولیت‌پذیری واقعی، تصمیمات مهم اتخاذ کنند و در صورت بروز مشکلات، پاسخگو نباشند.
  • افزایش فساد و سوءاستفاده از منابع
    نبود نظارت علمی و دقیق، ممکن است زمینه‌ساز تخصیص ناعادلانه منابع و سوءاستفاده‌های مدیریتی شود.
  • عدم توجه به تخصص‌گرایی
    گاهی افراد بدون داشتن تجربه کافی در موقعیت‌های حساس مدیریتی قرار می‌گیرند، که موجب تصمیم‌گیری‌های ناکارآمد و کاهش کیفیت مدیریت می‌شود.
  • کاهش نوآوری و رقابت سالم
    تمرکز صرف بر تعهد و فداکاری، ممکن است مانع رشد نوآوری و رقابت سالم در بین سازمان‌ها شود.

آیا در زمان کنونی ایران نیاز به مدیریت جهادی دارد؟

در ایران، برخی بخش‌ها ممکن است همچنان به مدیریت جهادی نیاز داشته باشند، اما این به معنی کاربرد یکپارچه آن در تمام حوزه‌های جامعه نیست. به‌طور خاص، در بحران‌های اقتصادی، تحریم‌ها، و مدیریت بحران‌های فوری، روحیه جهادی که بر تلاش مضاعف، انعطاف‌پذیری و حذف بروکراسی تأکید دارد، می‌تواند مفید باشد. با این حال، در بخش‌های صنعتی، علمی، فناوری و اقتصادی، نیاز به مدیریت علمی و سیستماتیک بیشتر احساس می‌شود. مدیریت مدرن در جهان، بیشتر مبتنی بر داده‌محوری، استفاده از فناوری‌های نوین و اصول استاندارد مدیریتی است.

نام‌های دیگرمدیریت جهادی در سطح جهانی:

  • مدیریت بحران (Crisis Management): در زمان بحران‌های اقتصادی یا بلایای طبیعی، کشورها رویکردی مشابه مدیریت جهادی اتخاذ می‌کنند.
  • مدیریت چابک (Agile Management): این نوع مدیریت در شرکت‌های فناوری و نوآوری به کار می‌رود و بر سرعت تصمیم‌گیری، انعطاف‌پذیری و نوآوری تأکید دارد.
  • مدیریت استارتاپی (Lean Startup Management): در صنایع استارتاپی، مدیران با کمترین منابع و بیشترین بهره‌وری، مشابه روحیه جهادی عمل می‌کنند.
  • مدیریت توسعه پایدار (Sustainable Management): در برخی کشورها، به‌ویژه حوزه انرژی و محیط‌زیست، تلاش‌هایی مشابه مدیریت جهادی برای حفظ منابع انجام می‌شود.

مدیرانی که بدون برنامه‌ریزی بلندمدت، بدون نظارت علمی و بدون شفافیت کافی، تصمیماتی می‌گیرند که نه‌تنها باعث پیشرفت نمی‌شود، بلکه مشکلات جدیدی ایجاد می‌کند.

اگر مدیریت جهادی به معنای نوآوری، کارآفرینی، روحیه تلاش بی‌وقفه و حل سریع مشکلات باشد، می‌تواند در برخی شرایط مفید باشد. اما این رویکرد باید با اصول استاندارد، کنترل کیفیت، رعایت قوانین، و پاسخگویی مدیران همراه شود تا نتیجه مطلوبی داشته باشد. در نهایت، یک سیستم مدیریتی موفق باید بر پایه شفافیت، عدالت، پاسخگویی، توسعه پایدار و نگاه علمی شکل بگیرد. کشورهایی که توانسته‌اند در حوزه‌های صنعتی و اقتصادی موفق شوند، معمولاً به این اصول پایبند بوده‌اند و تصمیمات کلان مدیریتی را بر اساس داده‌های واقعی و تحلیل‌های دقیق اتخاذ کرده‌اند.

اصول کلیدی مدیریت حرفه‌ای

  1. برنامه‌ریزی – تدوین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت و تعیین مسیر دستیابی به آن‌ها.
  2. سازمان‌دهی – ایجاد ساختار مناسب برای تقسیم وظایف و هماهنگی بین بخش‌های مختلف.
  3. هدایت و رهبری – توانایی الهام‌بخشی، ایجاد انگیزه و هدایت تیم به سمت موفقیت.
  4. کنترل و نظارت – ارزیابی عملکرد و اصلاح فرآیندها برای بهبود مستمر.
  5. تصمیم‌گیری هوشمندانه – تحلیل داده‌ها و انتخاب بهترین گزینه برای پیشبرد اهداف سازمان.

ویژگی‌های مدیران حرفه‌ای

  • شفافیت و پاسخگویی – مدیران حرفه‌ای مسئولیت تصمیمات خود را می‌پذیرند و در برابر نتایج پاسخگو هستند.
  • نوآوری و انعطاف‌پذیری – توانایی تطبیق با تغییرات و ارائه راه‌حل‌های خلاقانه.
  • مدیریت منابع – استفاده بهینه از منابع انسانی، مالی و فنی برای افزایش بهره‌وری.
  • مهارت‌های ارتباطی – توانایی برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان، مشتریان و ذی‌نفعان.

منابع:

من برای بررسی مدیریت جهادی از منابع مختلفی استفاده کردم که شامل مقالات علمی، پژوهش‌های دانشگاهی و تحلیل‌های مدیریتی است. برخی از منابع معتبر که اطلاعات جامعی درباره مدیریت جهادی ارائه می‌دهند، عبارتند از:

مفاهیمی که مطرح کردم در مقالات علمی، کتب مدیریتی و مدل‌های شناخته‌شده بین‌المللی بررسی شده‌اند. اطلاعات مربوط به مباحث مدیریتی را از ترکیبی از دانش شخصی، اصول مدیریت علمی، تحقیقات بین‌المللی، و منابع معتبر مدیریتی استخراج کرده‌ام. علاوه بر دانش پایه‌ای درباره مدیریت، در برخی موارد بر اساس مقالات، مطالعات دانشگاهی، مدل‌های رایج در مدیریت جهانی، و منابع مربوط به مدیریت جهادی بحث‌ها را مطرح کردم.

دیدگاهتان را بنویسید